"شب ششم"
بــــــــغض ، یعنی گریه های بی صدای هر شبم
بــــــــغض ، یعنی بی صدا آتیش می گیرم تو تبم
بــــــــغض ، یعنی نیستی کنار قلب خستم
بــــــــغض ، یعنی نیستی دیگه تو خونه ی من
یعنی نیستی دیگه دیوونه ی من
ببین به گل نشستم
بغض یعنی اینکه باید با تنهاییام من بسازم
یکی برندست تو این بازی که تویی و من محکومم که ببازم
بغض یعنی اینکه باید دیوونه شم از رفتن تو
بغض یعنی اینکه باید من ببینم رفتنت رو
رفتنت رو
♫♫♫
از گریه های من چی میشه حاصلت
زخمی شده نگام، سنگی شده دلت
انگار حرف من رو تو اثر نذاشت
این بغض گریه شد اما ثمر نداشت
…........................................................................................................................
بی فایده بود اون همه اصرار من
دلت قانع نبود به موندنت کنار من
تموم دنیام شده کابوس و دلهره
بدجوری این روزا دلم ازت پره
چشماتو خوندمو میگه فالم بده
تو میری و من بی تو حالم بده
باورش سخته که دل تو جا زده
ببین از سادگی سر من چی اومده
♫♫♫
داد زدم فریاد زدم
تا روتو سمتم کنی
تا تورو از دست ندم
زار زدم من با همه حال بدم
روبه روت زانو زدم
تا تورو از دست ندم
چشماتو خوندمو میگه فالم بده
تو میری و من بی تو حالم بده
باورش سخته که دل تو جا زده
ببین از سادگی سر من چی اومده